دست دیگر شهید مفقودالاثر صداقتی درعملیات محرم قطع شد و در این هنگام شاسی گوشی را با پا فشار داد و گفت:
«این دستم هم مثل آن دستم شده و زیاد نمیتوانم حرف بزنم، سلام مرا به حضرت امام برسانید و بگویید:
رزمندگان در اجرای اوامر شما کوتاهی نکردند، وضع ما خوب است؛ مهمات،غذا، همه چیز داریم، منظورم را که میفهمید؟»
منظورش این بود که به امکانات مذکور شدیداً نیازمند بودند.
- پس از چند لحظه صدای او قطع شد؛ هر چه او را صدا زدند،جواب نداد؛ بعد خبرآمد که آن عزیز بزرگوار در همان لحظه به شهادت رسیده است.
(( خاطرات شهدات دل خوشي هام ))